آنچه باید طراحان مُد بدانند
مُد در قرن ۱۲ متولد شد
اندام انسان را به دو شیوه میتوان پوشاند. در لباسهای دورپیچ، ساده پارچه با حالتی افتان، دور بدن پیچیده میشوند و چینهایی طبیعی را ایجاد میکند. این روش از اولین روشهای پوشاندن بدن با منسوجات بود. با این حال، لباسهای دورپیچ به طور سنتی شکل ثابتی ندارند و هنگامی که در تماس با بدن نباشند حالتشان را از دست میدهند. امروزه لباسهای دورپیچ معمولا زیرساختی طراحی شده دارند که در دوخت هم اعمال میشود.
دوخت پیش از رنسانس در قرن ۱۲ در اروپا وجود داشته است، زمانی که بزرگداشت دنیای طبیعی در علم، فلسفه و هنر توجه را به اندام انسان معطوف میکرد. پیراهنهای بلند دورپیچ برای تناسب بیشتر با اندام به چندین تکه تقسیم شدند. این تکهها الگوهایی را در ذهن پرورش داد که برای خلق لباسهای جدا از هم، برای پوشاندن بالاتنه و پایین تنه استفاده شد.
پیدایش دوخت، مُد را متولد کرد.
پنج نکته برای یک پیش طراحی خوب
مراحل طراحی مد پیچیده است و به مانند شعری که همگونی آوایی دارد همهی اجزایش با هم متناسباند. این مراحل برای همه طراحان به یک شیوه صورت نمیگیرد. با وجود این، توسعه گامهایی در جهت پیش طراحی منسجم در مراحل کار طراحان موفق قابل تشخیص است.
مشتری: باید بدانید برای چه کسانی طراحی میکنید.
آب و هوا: فصلی از سال را که مجموعهای برایش در نظر گرفته شده است، بشناسید.
مفهوم: به جستجو بپردازید و "ایدهای بزرگ" خلق کنید که الهام بخش کل مجموعه باشد.
رنگ: دامنه مناسبی از رنگ را مشخص کنید.
پارچه: پارچههای مورد نیاز برای لباسهای مجموعه را بررسی و مشخص نمایید.
اهمیت طراحی لباسهای خارج از مجموعه، تنها بعد از پیاده شدن روی پارچه مشخص میشود.
بدانید برای چه کسانی طراحی نمیکنید
یک طراح مد باید درباره مشتریهای مورد نظرش اطلاعات زیادی داشته باشد. این که چند سالشان است؟ کجا زندگی میکنند؟ درآمدشان ازکجا تامین میشود؟ چقدر درآمد دارند؟ کجا خرید میکنند؟ از قبل چه میپوشیدند؟ چه چیزهایی تا به حال به آنها عرضه نشده است؟ با چه انگیزهای سودای خرید در سر دارند؟ این سوالات به طراح کمک میکند تا بسیاری از مشکلات بر سر طراحی مد را از میان بردارد.
هنگامی که شناخت مشتری مورد نظر بسیار سخت است، تشخیص مشتریانی کاملا متفاوت با آنچه مورد نظر شماست میتواند مفید باشد، افرادی که به طور قطع برای آنها طراحی نشده است. این تلاش شامل شناخت نیازهای مربوط به سبک زندگی میشود که متعلق به دسته دیگر است و همیشه به طراح کمک میکند تا مشتری مورد نظرش را بهتر جذب کند.
از بیرون به درون، بالا تا پایین و بزرگ به کوچک طراحی کنید
عناصر یک مجموعه - کتشلوار، دامن، شلوار، بلوز، تزئینات و چیزهای دیگر- باید با دقت بسیار در کنار هم بیایند. با اینحال، غیرممکن است که همهچیز در یک لحظه به ذهن خطور کند و همه طراحیها باهم انجام شود. چطور باید اولویتبندی کرد؟
از بیرون به داخل طراحی کنید: طراحیِ لباسهای بیرونی از جمله کت کوتاه و بلند باید قبل از لباسهایی صورت گیرد که در زیر آنها قرار دارند و تا حدودی پوشیده میمانند، از جمله جلیقه، بلوز و زیرلباسها.
از بالا به پایین طراحی کنید: لباسهایی که نزدیک صورت هستند بسیار مهمتر از لباسهاییاند که قسمتهای پایینتر بدن را میپوشانند. اولویت باید به آنها داده شود.
از بزرگ به کوچک طراحی کنید: لباسهای بزرگ مثل پیراهن، کتشلوار و کت بلند باید همیشه قبل از پیرهن(بالاپوش یقهدار دکمهای)، بلوز، جلیقه و تاپهای بافتنی طراحی شوند.
این سه راهبرد تقریبا با تخصیص بودجه در مُد، در ارتباط است. مشتریان بیشتر تمایل دارند بر لباسهایی که روی دیگر چیزها پوشیده میشوند هزینه کنند، لباسهایی که به صورت نزدیکتر هستند.
ساتن بافت است، نه پارچه
پارچههای بافته شده معمولا از سطح، ظاهر و ویژگیهایشان قابل تشخیص هستند که انواع بیشماری دارند، مانند:
پارچه جناغی سِرژه بر خطوط قطری در ظاهر پارچه تاکید میکند. مثالهایی از این نوع، شامل پارچه جین، سِرژه سواره نظام(پارچه محکم و منعطف) و پارچه ابریشمی فولارد میشود که معمولا در یونبفرمهای نظامی به کار میرود.
ساتن به وسیلهی ظاهر نرم و براقش معرفی میشود. ازجمله پارچه ابریشمی و محکم دوشِس، پارچه نرم و سُست شَقموس و پارچه ابریشمی نرم با درخشندگی کم به نام پودوسوآ.
جَگوارد نقوش و تصاویری است که در بافت پارچه با الگویی مشخص به عنوان تغییری نامحسوس از طیف براق به مات وجود دارد. همچون پارچهی داماسک(پارچهای موجدار با الگوی رنگی غنی)، پارچه بروکاد(پارچه با الگوی چند رنگ) و پارچه نقش برجسته ماتِلاسه(همانند پنبه دوزی) میشود. جَگواردها هم در مُد و هم دکورهای خانگی به کار میروند.
پایل که سطحی کُرک مانند یا مویی شکل دارد با نام پُرز معرفی میشود. مخمل(پُرز نرم و کوتاه)، پارچه حولهای(پُرز اسفنجی و حلقهای) و مخمل کبریتی(دارای سطحی با رشتههای موازی راهراه) نمونههایی از این نوع هستند.
اگر نمیدانید لباسی که طراحی کردهاید چطور تولید میشود، در واقع شما چیزی طراحی نکردهاید
یک طراح خوب برای برگرداندن طرح و ایدهاش به واقعیتی عینی و عملی، روی تعداد زیادی از افراد ماهر و زبردست حساب نمیکند. برعکس، هرچه طراح ورزیدهتر باشد، بیشتر در کارهای اجرایی - سازمان دادن، درز دوختن، کارهای فنی، اجرای الگو، انتخاب پارچه و غیره- درگیر است. اگرچنین نباشد کنترل مراحل طراحی از دست طراح خارج میشود و طراح در انتهای زنجیرهی تولید قرار میگیرد. در حقیقت، همانطور که مفهوم طراحی به سمت فهمیده شدن پیش میرود، الگوکاران، نمونهکاران، مدلها و حتی فروشندهها هم خواهند خواست که آن را بنابر تمایل یا نیازهایشان تغییر دهند. هرکدام از این افراد ممکن است طراحِ کم اطلاع را با گفتن اینکه " چیزی که میخواهید قابل اجرا نیست" گمراه کنند. یک طراح بیاطلاع، از کجا خواهد فهمید که او درست نمیگوید؟
طراحان بلندپایه مد توسط قانون فرانسه حمایت میشوند
تنها شرکتهای مد که به وسیلهی اتاق بازرگانی وزارت صنعت پاریس داوری میشوند و دارای سطح کیفیت مشخصی هستند؛ از برچسب " طراحان بلندپایه مُد" یا " خیاطی سطح بالا" استفاده میکنند.
هر عضو اتحادیه " خانه طراحی لباس" باید:
- برای مشتریهای خصوصی با یک یا چند پرو، لباسهای سفرشی طراحی کند.
- کارگاهی با حداقل ۱۵ کارگر در پاریس داشته باشد.
- دوبار در سال مجموعهای با حداقل ۳۵ طرح از لباسهای روز یا شب در نشریات فرانسوی به نمایش گذارد.
مد زنان هر روز تغییر میکند اما مد مردان هر چند صده عوض میشود
در غرب تا قبل از عصر مدرن، مد مردان و زنان به یک نسبت تغییر میکرد. هنگامی که روشنگری تساوی همه انسانها را اعلام کرد، نیاز به مد برای مشخص کردن درجه اجتماعی چیزی بیاثر بود. علاوه بر این، استاندارد یونیفرمهای ارتش به این معنی بود که مردان زینپس با لباسهای خودشان به جنگ نمیروند. نظامیها لباسهای همشکلی میپوشیدند که بیشتر روی راحتی تاکید داشت. کت شلوارهای مردانه به عنوان بزرگترین هواداران برابری اجتماعی در قرن ۱۹ ظاهر شدند و از آن موقع این رویه به میزان اندکی تغییر کرده است.
به دنبال دلیلی برای کارتان باشید
حتی مُدهای بسیار گران باید از جنبه ساختار، تناسب، کاربرد و حتی روش تولید، کارا باشند. به همین دلیل، حرکتهای زیباییشناسانه در طراحی باید به عنوان فرصتهایی برای بهبود بخشیدن به هدف، در نظر گرفته شوند. هنگام کشیدن خطوط مقدماتی در طراحی، در درجه اول به این توجه کنید که آنها چه کمکی به متناسب شدن لباس و نتیجه بهتر میکنند. طراحی نامتقارن و دراماتیک به ما این امکان را میدهد که به طرزی خلاقانه از جیب، دکمه، زیپ و غیره استفاده کنیم. استفاده از پارچههای رنگی در کنار هم، توجه را به ساختار لباس جلب میکند. لبه ناصاف لباس میتواند با تاکید بر قدرت بصریِ خطوط متضاد، توجه را به قسمتهای خاصی از پوشش فرد - کفش، کیف، دستبند و حتی انحنای بدن - جلب کند.
طراحی تنها با جمله " من ازش خوشم میاد" داوری میشود و درک عموم، به ندرت به چیزی برمیگردد که طراح در نظر داشته است.
اگر یک لباس فقط در اندام مدلی با قد ۱۸۰ سانتیمتر و وزن ۵۴ کیلوگرم خوب به نظر میرسد، طراح کارش را به خوبی انجام نداده است
مشتریان یک مجموعه ممکن است در نوع زندگی، تفکر و خرید مشترک باشند اما به لحاظ فیزیکی یکدست نباشند. یک مجموعهی خوب دارای طرح اولیه، تقسیمبندی مناسب و پارچه متنوع است تا برای طیف وسیعی از اندامها مناسب باشد.
چهار پندار طراحی
پندار: خلاق بودن به این معناست که چیزی را که هرگز قبلا دیده نشده است طراحی کنید.
واقعیت: اگر چیزی قبلا دیده نشده، احتمالا به این خاطر نیست که در مورد آن فکری صورت نگرفته، بلکه در آن زمان جواب نمیداده است.
پندار: خریداری کردن ایدهها تقلید از آنهاست.
واقعیت: خریداری ایده ابزار مناسبی برای طراح است که گنجینه فکری فرد را از جزئیات، مراحل آخر، رفتارها و چیزهای دیگر وسعت میبخشد.
پندار: یک طراحیِ نهاییِ موفق، شبیه به طرح اولیهاش است.
واقعیت: یک مفهوم طراحی موفق، سرتاسر مراحل طراحی را به گونهای پیش میبرد که پاسخگوی نیازهای مشتریان باشد.
پندار: واقعیت معادل مسئلهای پیشپا افتاده است.
واقعیت: با اینکه مُد باید از الهام، احساس یا جذابیت نشات بگیرد، طراحان موفق برای مردم واقعی طراحی میکنند.
بین مُد و لباس مبدل مرز باریکی وجود دارد
به شکل سنتی، مد بر شخصیت و درون فرد تاکید دارد، در حالیکه فلسفه پوشیدن لباس مُبدل این است که شخص را به فردی متفاوت از خود طبیعیاش تبدیل کند. هنگامی که یک لباسِ پیرو مد تلاش دارد تغییراتی فراتر بر جای گذارد؛ نقدها اغلب آن را با برچسب " شبهِ مبدّل" رد میکنند. در سالهای اخیر با تاثیر از نئوری پست مدرنیسم، این فرضیه از محبوبیت بالایی برخوردار است که هیچ چیز وجود واقعی ندارد، تنها تصویری از واقعیت، موجود است. بنا به این دیدگاه، همه چیز بدلی از واقعیت است. حتی لباسهای رایج و متداول. اما در این مرز باریک، طراحان پوشاک و مد باید کاملا از خطرات، مخالفتها و شرمندگیهایی که ممکن است با آن مواجه شوند، آگاه باشند.
ترکیب لباسها با مو و رنگ پوست
برای تاثیرگذاری بیشتر در تصویرگری، جفت کردن را امتحان کنید:
- لباسهای تیرهتر با پوست روشن و لباسهای روشن با پوست تیرهتر.
- لباسهایی با دامنه رنگ سبز با موهای قرمز یا قهوهای مایل به قرمز.
- لباسهایی با دامنه رنگ قرمز با موی سیاه یا بلوند.
- لباسهایی با دامنه رنگ زرد با موی سیاه، قهوهای یا قرمز.
- لباسهایی با دامنه رنگ آبی با همهی رنگ موها. با اینحال، هنگامی که موهای تیره با رنگ آبی کمرنگ همراه شوند، زیبایی و آراستگی بیشتری به وجود خواهند آورد. اما موی بلوند، با ایجاد ظاهری دخترانه، شدت رنگ سورمهای را نرم خواهد کرد.
غولهای صنعت مُد از دو تقویم سالیانه فصلی استفاده میکند و معمولیها از یک تقویم چهار فصلی
طراحان دوبار در سال در هفته مُد مجموعههای فصلیشان را به نمایش میگذارند. این کار از مهمترین اتفاقات صنعت مُد به شمار میرود. هفته مُد در واقع چهار هفته طول میکشد! که در طول آن خریداران مُد و گزارشگران از سراسر دنیا به ترتیب به شهرهای نیویورک، لندن، میلان و پاریس سفر میکنند تا از نمایش فصل پیش رو در صدها سالن نمایش مد دیدن کنند. سپس به سالنهای طراحی مد سر میزنند تا مجموعه فصلیشان را خریداری یا برای مجلههای مُد، عکس تهیه کنند.
کارهای معمولی صنعت مد - شامل بازار انبوه، مارکهای معمولی و برندهایی متناسب با سبک زندگی مردم – سال را به چهار فصل و دوازده ماه برای ارائه محصولات تقسیم میکنند. سه ماه به هر فصل اختصاص مییابد و محصولات جدید هرماه به مغازهها میرسند. فصلها بهار اول، بهار دوم یا تابستان، پاییز و تعطیلات نامیده میشوند. بازارهای کودکان یا نوجوانان برای نمایش لباسهای پاییزه از اصطلاح " بازگشت به مدرسه" نیز استفاده میکنند.
مُد شرح و تفسیر است
مُد فقط لباس زیبا نیست بلکه شرح و تفسیری مرتبط را – در مورد پوشنده، آنچه دیگران میپوشند، مُدهایی که میآیند و میروند، بدن انسان و فرهنگ – به دنبال دارد. به طور کلی مُد دوام چندانی ندارد و زودگذر است چون هنگامی که شرح یک مُد توسط همه فهمیده شد، گفتگوها دیگر از آن گذر میکند. به همین دلیل هنگامی که یک سبک دوباره احیا میشود، چیزی متفاوت در مورد آن به وجود میآید. دامن روی زانو، چین دار میشود. دامن شیپوری به جای کفش پاشنهبلند با کفش تخت، و کت یقه نازک به جای بلوز سفید با بلوزهایی در رنگهای اصلی پوشیده میشود. گفتگو به موضوعی آشنا برگشته است که در عین حال حرفهای جدیدی برای گفتن دارد.
شرح مُد به این معناست که میتوان خوشلباس بود بدون اینکه طبق مُد رفتار کرد، یا حتی خیلی بد لباس پوشید اما مُدگرا بود.
سبک چیزی درونی است
آنچه ما به عنوان سبک بصری میشناسیم ارتباط سطحی چیزی است که در لایههای عمیقتر وجود دارد. سبک تنها این نیست که یک چیز چطور به نظر برسد، بلکه چگونگی آن چیزی است که هست. یک شیکپوشِ واقعی کسی نیست که یادگرفته باشد چطور به نظر برسد، بلکه کسی است که شیوهی مخصوص خودش را دارد. شیوهای که با فرم بصری، خود را بیان میکند.
کابررا، آلفردو، ترجمه پرند طاهری، ۱۰۱ چیزی که در مدرسه مُد آموختم، تهران: کتاب وارش، ۱۳۹۲ش